پرفسور خطیب، فرزند خطیب مسجد گوهرشاد است. فکر شکلگیری این بنیاد خیریه برمیگردد به دوره پهلوی اول؛ روزگاری که سیدرضای کودک میدید چقدر نیازمند در اطرافش وجود دارد.
خودش میگوید: خانه پدری در محل درمانگاه خطیب بود و زیاد پیش میآمد که من همراه پدر به مسجد گوهرشاد بروم. آنجا نیازمندان زیادی را میدیدم که بهسراغ پدرم میآمدند و از او کمک میخواستند. تماشای چنین صحنههایی باعث شد همیشه به فکر کمک به نیازمندان باشیم. گذشت و گذشت و سرنوشت من را از کشورم دور کرد.
سال ۱۳۳۷ برای گرفتن تخصص در رشته مغز و اعصاب راهی آمریکا شدم. ۷ سال بعد که تخصص خودم را با رتبه عالی به اتمام رساندم، قصد داشتم به همراه همسرم به مشهد برگردم، اما پیشنهاد ریاست بخش جراحی مغز و اعصاب یکی از معتبرترین بیمارستانهای نیویورک در بروکلین من را ماندگار کرد و شدم شهروند آنجا. در آمریکا به همراه همسرم بنیاد خیریهای برای کودکان جنگ راهاندازیکردیم، اما من همیشه به فکر کودکان و نیازمندان شهرم بودم.
با خودم فکر میکردم چرا من که مشهدی هستم و از دستم برمیآید کاری برای همشهریانم نکنم؟! همین فکر باعث شد تا سال ۸۲ که پس از سالها به مشهد برگشتم، به همراه برادرزادههایم خانه پدریام را تبدیل کنیم به خیریه. البته قسمتی از این خانه و فضایی را که از خرید دو خانه همجوار به دست آمده بود، تبدیل کردیم به درمانگاه و هتلآپارتمان که هر دو موقوفه بنیاد خیریه هستند و هزینههای آن را تامین میکنند.
این خیر ثامنی اضافه میکند: من و همسرم فرزندی نداریم برای همین توجه خاصی به فرزندان خانوادههای زیرپوشش خیریه داریم به این معنی که بچههای درسخوان را حمایت میکنیم تا به درجات بالای علمی برسند و در این راه هیچ محدودیتی برای حمایت قائل نشدهایم.
او میگوید: سال ۸۷ به این فکر افتادیم که برای دانشآموزان نخبه سرمایهگذاری کنیم تا آنها به آنچه لیاقت دارند، برسند. این بنیاد همه هزینههای تحصیلی دانشآموزان ممتاز را در هر مقطعی میپردازد، چه داخل کشور چه خارج کشور تحصیل کنند.
به همه بچههای بنیاد که فرزندان من هستند، میگویم «درستان را خوب بخوانید. اگر احتیاج داشتید به شهر دیگری یا کشوری دیگر بروید، ما هزینههای شما را میدهیم. اگر اختراعی داشتید که خواستید آن را به همه ارائه بدهید، ما از نظر مالی شما را کمک میکنیم. اگر کتابی نوشتید که دیگران میتوانند آن را مطالعه کنند، ما به شما کمک خواهیم کرد. ما اینجا هستیم تا به شما کمک کنیم.»
آنطور که پرفسور خطیب میگوید دانشآموزان ممتاز بنیاد خیریه دکتر خطیب درحال حاضر ۵۰ نفر هستند که ۱۵ نفر آنها دانشجوی کارشناسی و تعدادی نیز در مقطع کارشناسیارشد تحصیل میکنند و هر ساله مراسمی با حضورشان برگزار میشود تا همه دور هم جمع شویم و گفتگو کنیم.
این خیر حرفهایش را اینطور تمام میکند: من از کمک به این بچهها و خانوادههای نیازمند حس خوبی دارم و بسیار خوشحالم و به همه آنهایی که میتوانند و کمکی از دستشان برمیآید، توصیه میکنم وارد گود شوند تا چنین حس خوبی را تجربه کنند و به ساختهشدن فردای کشورشان توسط کودکان بااستعداد کمک کنند.
خانواده ۳ هزار نفره
بنیاد خیریه دکتر خطیب درحال حاضر حامی ۶۵۰ خانواده است؛ حمایتی که علاوهبر پرداخت هزینههای درمانی آنها، در تمام مقاطع زندگی ازجمله ازدواج و تحصیلات عالیه فرزندانشان نیز دیده میشود.
مدیرعامل بنیاد خیریه خطیب در تشریح فعالیتهای آن میگوید: این بنیاد خیریه در اولین بازگشت پرفسور خطیب به مشهد پس از سالها و براساس سنت حسنه وقف شکل گرفت. از آنجا که مقوله بهداشت در رشد هر جامعهای بسیار اهمیت دارد، پرداختن به بهداشت و درمان خانوادههای نیازمند اولویت بنیاد شد.
سیداحمد خطیب ادامه میدهد: ابتدا ساخت یک درمانگاه موقوفه خیریه در محل منزل پدری پرفسور خطیب در جوار مسجد هفتاد و دو تن در دستورکار قرار گرفت، اما از آنجا که منابع مالی بنیاد محدود بود و تنها توسط پرفسور تامین میشد، با خرید دو ملک همجوار، ساخت یک هتلآپارتمان هم به آن اضافه شد که درآمد آن صرف امور درمانی بیماران نیازمند و حمایت از خانوادههای زیرپوشش بنیاد میشود؛ این هتلآپارتمان هم مثل درمانگاه وقف است.
آنطور که سیداحمد خطیب میگوید درحال حاضر بیش از ۳ هزار نفر زیرپوشش بنیاد خیریه دکتر خطیب هستند. او توضیح میدهد که تعداد مددجویان بنیاد براساس بودجهای که دارند، تنظیم میشود؛ «کمکهای مالی پرفسور خطیب از آمریکا و درآمدهای درمانگاه و هتلآپارتمان تنها منابع درآمد بنیاد است، اینجا مثل دیگر خیریهها از کمکهای مردم استفاده نمیشود و خیران دیگری هم در کنار ما نیستند برای همین تعداد محدودی از نیازمندان امکان برخورداری از خدمات ما را دارند.»
او اضافه میکند: در این مرکز فرمهای مددجویان هر سال بازنگری و بهروز میشود. آنهایی که تواناییهای لازم را به دست آوردهاند یا کودکانی که به سن کار رسیدهاند، توسط مرکز برایشان کار پیدا میکنیم و آنها را با کمک مرکز سروسامان میدهیم تا از چرخه مرکز بیرون میروند و گروه دیگری وارد میشوند.
او تاکید میکند: «به مددجویانمان کمک نقدی نمیکنیم» و تشریح میکند: ابتدا گروه مددکاری بنیاد، درباره کسانی که اعلام نیاز کردهاند، تحقیقات لازم را انجام میدهد و درصورت اطمینان از نیاز آنها، بنیاد آنها را زیرپوشش قرار میدهد و بر فرض، هزینههای درمانشان را تقبل میکنیم.
درمانگاه خطیب به مددجویان خود، دیگر اهالی منطقه و زائران با همکاری ۳۴ نفر در تیم پزشکیاش در حوزههای دندانپزشکی، پزشک عمومی، متخصص قلب و عروق، چشمپزشکی، اعصاب و روان، اطفال، کلیه و مجاری ادرار و… خدمات ارائه میکند.
او ادامه میدهد: بیمارانی که به درمانگاه خطیب مراجعه میکنند برای اولینبار توسط پزشک رایگان معالجه میشوند و درصورت نیاز توسط واحد مددکاری بنیاد اطلاعات ایشان به شکل محرمانه و با رعایت نکات اخلاقی کسب و دفترچه خدمات درمانی دریافت میکنند.
گاهی هم آنها را به مراکز درمانی دیگر معرفی میکنیم و بسته به میزان نیاز مددجو و هزینه خدماتش بخشی را خود تقبل کرده و تلاش میکنیم بقیه را از دیگر منابع تامین کنیم، درنهایت همه تلاش ما در این است که درمان برای مددجویان رایگان باشد.
خطیب به انجام رایگان تمامی امور درمانی از جمله آزمایش، سونوگرافی و درمانهای تخصصی مانند جراحی توسط بنیاد اشاره میکند و میگوید: بسیاری از بیمارانی که به درمانگاه مراجعه میکنند بهدلیل مشکلات معیشتی از مشکل سوءتغذیه نیز رنج میبرند که با اعلام پزشک به واحد مددکاری بنیاد، علاوهبر خدمات درمانی از بستههای مواد غذایی نیز بهرهمند میشوند.
آنطور که خطیب میگوید به خانوادههای زیرپوشش بنیاد، هر ۴۵ روز بستههای خواروبار شامل برنج، روغن، گوشت، ماکارونی، رب، قند و چای اهدا میشود. علاوهبراین در دو نوبت خاص، یعنی شب عید و اول ماه رمضان نیز این بستهها به مددجویان داده میشود تا در این ایام با مشکل معیشتی روبهرو نشوند.
خانه روزهای آخر
همانطور که در ابتدای مطلب اشاره شد، حضور امسال پرفسور خطیب در مشهد و منطقه ثامن برای کلنگزنی نخستین هاسپس کشور بود. مرکزی که قرار است به بیماران صعبالعلاج و خانوادههای آنها خدمات درمانی و مشاورهای رایگان ارائه کند. برای آشنایی با این مرکز که در چندسال آینده به بهرهبرداری میرسد، خطوط زیر را از زبان پرفسور سیدرضا خطیب بخوانید.
هاسپس در بیش از ۱۶۰ کشور هست، اما در ایران نه. این مراکز در خارج از کشور بیمارانی را مراقبت میکنند که از بهبود آنها قطع امید شده و نگهداریشان در منزل برای افراد مشکلساز است.
درصورت ایجاد چنین مراکزی در کشور برخی بیماران لاعلاج یا افراد سالمند که امیدی به بهبودیشان نیست، سالها و روزهای آخر عمرشان را بهراحتی میگذرانند و با انجام کمکهای دارویی باری از روی دوش خانوادههایشان نیز برداشته میشود. هاسپس زمانی که بیماری به اوج خودش میرسد، خانواده را درباره اتفاقی که خواهد افتاد، آماده میکند.
این وظیفه هر جامعه متمدن است تا راهحلهای درمانی کافی را برای بیماران درمانناپذیر فراهم کند. متاسفانه برخی از این بیماران لاعلاج منبع درآمدی برای پزشکان میشوند. برخی پزشکان با اینکه میدانند امیدی به درمان نیست، باز هم با پیشنهاد اعمال جراحی و استفاده از داروهای گرانقیمت هزینه زیادی را به خانوادهها تحمیل میکنند که گاهی کمر اقتصاد یک خانواده را میشکند.
در این میان برخی بیماران هم، بیهوده و با توصیه غلط چنین پزشکانی تمام زندگیشان را میفروشند تا بیماری لاعلاجی را درمان کنند و این خیلی دردناک است. ما با راهاندازی این مرکز اینگونه بیماران را پذیرش خواهیم کرد و با برخوردی شایسته سعی خواهیم کرد، هم بیمار سختی کمتری را تحمل کند و هم خانوادهاش آسیب کمتری ببیند.
بد نیست بدانید
برای احداث چنین مرکزی در کشورمان حدود چهارسال صرف شده تا مجوزهای لازم از وزارت بهداشت گرفته شود. ازسوی دیگر نیز باوجود تحریمهای بیشمار تحمیلشده به کشورمان، دو وکیل در آمریکا بهمدت پنج سال تلاش کردهاند تا امکان انتقال و ارسال هزینههای ساخت این مرکز از آمریکا به ایران فراهم شود.
زمینی در حدود ۳۸۰۰ هزار مترمربع در حدفاصل بولوار دلاوران و بولوار سرافرازان به مبلغ ۲ میلیارد تومان از مسکن و شهرسازی خریداری شده است تا نخستین هاسپس کشور در ۵ طبقه و زیربنای ۶ هزار و ۸۰۰ مترمربع احداث شود. طبق پیشبینی، این مرکز در مدت دو سال ساخته میشود.
یک مهندس از ایران با هزینه پرفسور خطیب به چندین کشور پیشرفته از جمله سوئد سفر کرده تا از مراکز دیگر کشورها نقشهبرداری کند تا درنهایت مطابق با فرهنگ ایرانی، هاسپسی در مشهد ساخته شود.
این مرکز بهصورت رایگان به بیماران صعبالعلاج خدمات میدهد و هزینهها توسط بنیاد خیریه دکتر خطیب تامین میشود، مگر اینکه خود بیماران بخواهند بخشی از هزینهها را تقبل کنند.
در آمریکا و سایر کشورها برای ساخت اینگونه مراکز و سایر خدمات خیریه، دولت امتیازهای فوقالعاده زیادی درنظر میگیرد که افراد خیر تشویق به اینگونه کارها شوند. اما در کشور ما بخشی از بودجه صرف خرید زمین شد، درحالی که به عقیده من شهرداری باید چنین زمینی را بهرایگان به اینکار اختصاص میداد تا اعتبار خرید زمین صرف ساخت بهتر و مجهزترکردن هاسپس میشد.
این گزارش پنجشنبه ۲۴ مهر در شماره ۱۱۷ شهرآرا محله منطقه ثامن چاپ شده است.
http://mashhadchehreh.shahraranews.ir/0002Su